به گزارش همدانی ها، جهان در حال عبور از یک نظم کهنه و ورود به عصری نوین است؛ دوران گذاری که با افزایش جنگها و منازعات نمود پیدا کرده است. درگیریهای اخیر، از جمله جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، نه تنها ریشه در مسائل منطقهای دارند، بلکه بازتابی از کشمکشهای عمیقتر بر سر توزیع قدرت در ساختار آتی نظام بینالملل هستند.
پس از پایان جنگ سرد، ایالات متحده آمریکا و متحدانش تلاش کردند تا نظم تکقطبی را تثبیت کرده و هژمونی (برتری) خود را حفظ کنند. اما اکنون، با ظهور قدرتهایی مانند چین و روسیه و همچنین قدرتهای منطقهای مانند ایران، این انحصار قدرت به چالش کشیده شده است. این قدرتهای نوظهور، به دنبال سهم بیشتری از قدرت و نفوذ در نظم آینده جهانی هستند.
جنگ ۱۲ روزه و کشمکش قدرت
این درگیری کوتاه اما شدید بین ایران و اسرائیل، نمادی آشکار از این کشمکش قدرت است ، مقاومت در برابر افول هژمونی؛ آمریکا و متحدانش، از جمله اسرائیل، تلاش میکنند تا نفوذ خود را در خاورمیانه حفظ کرده و مانع از افزایش قدرت و نفوذ محور مقاومت به رهبری ایران شوند. این جنگ، تلاشی برای مهار ایران و حفظ برتری سنتی آنها در منطقه بود.
مطالبه سهم بیشتر
ایران، با نشان دادن تواناییهای موشکی و پهپادی خود، به نوعی خواهان به رسمیت شناخته شدن نقش پررنگتر خود در معادلات منطقهای و جهانی است. این پاسخ نظامی بیسابقه، پیامی قوی در مورد اراده ایران برای کسب سهم بیشتر از قدرت بود.
افزایش منازعات
این رقابت شدید بر سر حفظ یا تغییر وضعیت موجود، موجب افزایش تنشها و شعلهور شدن جنگها در مناطق مختلف جهان شده است.(جنگ اوکراین و روسیه، منازعات ارمنستان و آذربایجان، درگیری های هند و پاکستان و… را نیز باید در همین قالب دید) ناتوانی نهادهای بینالمللی در مدیریت این درگیریها نیز، به بیاعتمادی به نظم موجود دامن زده و راه را برای درگیریهای بیشتر هموار کرده است.
نتیجهگیری جنگ ۱۲ روزه، تنها یک نمونه از پیامدهای این دوران گذار پرآشوب است. جهان به سمت یک نظم چندقطبی در حرکت است که در آن قدرتها برای تعیین جایگاه خود در آینده، در حال رویارویی هستند. این کشمکش میان قدرتهای خواهان حفظ وضعیت موجود و قدرتهای نوظهور خواهان تغییر، به افزایش جنگها و منازعات جهانی منجر شده و آیندهای نامشخص و پر از چالش را پیش روی ما قرار داده است.
هانی رضوی نژاد
این مطلب بدون برچسب می باشد.