به گزارش پایگاه خبری همدانی ها ، جواد موگویی در صفحه شخصی اش به نحوه برخورد با قهرمان ورزشی در برخی از رسانه ها پرداخته است.
هنوز یکساعت از کشتی یزدانی نگذشته و مراسم اهدای مدال برگزار نشده، تیتر زدهاند: یزدانی نقره داغ شد! نوشتند مردم از آسیب کتف یزدانی ناراحت نشدن! چراکه در «بلوای زن، زندگی آزادی» طرف مردم نبود! اینکه چگونه هنوز حتی یکساعت از کشتی نگذشته، چنین ارزیابی و نظرسنجی از ۸۰میلیون کردید، بماند. اینکه چقدر یک ایرانی میتواند بیرحم باشد که بهمحض شکست یک قهرمانِ مجروح، بر طبل شادانه بکوبد و طعنهها و زخمزبانها را به قهرمان کشورش روانه کند، این هم بماند! همه اینها بماند. مسئله اما مفهموم «آزادی» و «مردم» است. که چگونه به نام آزادی، دیکتاتورمآبانه دو سال است قهرمانی ملی را زیر طعنه و هجمه قرار میدهند. به چه جرمی؟ که چرا مثل ما نمیاندیشی! درست مثل آنچه که در جامجهانی برسر تیمملی فوتبال آوردید. از تک تک گلهای انگلیس لذت بردید! و بر طبل شادانه کوبیدید. طارمی را هنوز ول نمیکنید. که چرا سرود ملی خواندی؟ چرا پس از گل خوشحالی کردی؟ اصلا چرا گل زدی؟! اُف برشما که دم از زن و زندگی میزنید اما ۳سال ناهید کیانی را چنان کوفتید که به گفته خودش آرزوی مرگ کرد: «بعد از اینکه باختم دیدم همچنان فحاشی رو ادامه میدن. خیلی برایم عجیب بود. میگفتم شما چی دیگه میخواید؟ مگه نمیخواستید ببازم؟ چی میخواید از جون من؟ از المپیک که برمیگشتم تو ذهنم میگفتم یعنی میشه الان هواپیما سقوط کنه…»
شناسنامه شما برای کدام آبوخاک است؟ مطمئنید ایرانی هستند؟ و این کارهایتان به نام مردم است؟! کدام مردم را میگویید؟! وقتی یزدانی به استقبال رییسی در فرودگاه رفت، تیتر زدند کشتیگیر حکومتی! اما وقتی پزشکیان به بدرقه همین تیمملی کشتی رفت، آب از آب تکان خورد! گویی قدرت اگر بر وفق مرادتان باشد، همهچیز مردمیست! تاریخ پر هست از خیانتها به وطن. مراقب باشید! روزگاری منافقین به نام «خلق» و «آزادی» به همصدایی با صدام رسیدند! به مرزها یورش بردند برای آزادیِ وطن! اما ایران ماند. به نفرتانگیزیها علیه قهرمانان وطن ادامه دهید، طوری نیست، این پرچم به بلندای تاریخ، بالاست. بالای بالا…