روایتی دلنشین

گرمای دستان دانش آموزان مدرسه شهیدان بختیاری

روایتی کوتاه اما دلچسب از گوشه کنار مدرسه شهیدان بختیاری ، که حال و هوای دانش آموزان را عوض کرده است

به گزارش همدانی ها ، در آسمان پاییز همدان، بوی مهر و انسانیت در حیاط مدرسه موج می‌زند. بچه‌ها با شور و شوقی کودکانه گرد هم آمده‌اند، هرکدام سهمی از دنیای کوچک خود را آورده‌اند تا مرهمی شوند برای زخم‌های عمیق کودکان غزه و لبنان.

این‌جا، کنار دیوار مدرسه، جعبه‌هایی چیده شده که پر از کمک‌های کوچک و بزرگ است؛ جعبه‌هایی پر از لباس‌های گرم، شیرخشک، و بسته‌های پول نقد که با وسواس میان برگه‌ها پیچیده شده‌اند. هر بسته، هر لباس، هر اسکناس، قصه‌ای دارد. قصه‌ای از همدلیِ دست‌های کوچک و دل‌های بزرگ.

مریم ، بسته‌ای در دست دارد. وقتی از او می‌پرسم چرا این لباس را انتخاب کرده، با لحنی محکم و آرام می‌گوید: “این لباس رو برای عروسکم دوخته بودم، اما فکر کردم یه دختری تو غزه شاید بیشتر از عروسکم بهش نیاز داشته باشه. دوست دارم وقتی این لباس رو می‌پوشه، حس کنه کسی به فکرشه.”

در سوی دیگر، سمانه ایستاده است ، قلک آبی رنگ کوچکی را که رویش نوشته‌ی “برای روزهای خوب” دارد، در دست دارد. وقتی از او می‌پرسم چرا قلکش را آورده، با صداقتی کودکانه جواب می‌دهد: “این پول‌ها رو جمع کرده بودم تا برم پارک بازی کنم، اما وقتی فهمیدم بچه‌هایی هستن که حتی شیرخشک ندارن، تصمیم گرفتم این پول‌ها مال اونا باشه. شاید کمک کنه کمی خوشحال بشن.”

آن طرف‌تر، دختری با لبخندی گرم، پاکت‌های شیرخشک را با دقت کنار هم می‌چیند. با ذوق می‌گوید: “مامانم می‌گفت بعضی بچه‌ها تو غزه حتی شیر هم ندارن… من این شیرخشک‌ها رو آوردم که شاید بتونن باهاش قوی‌تر بشن و یه روز برامون از اونجا عکس بفرستن.”

مدرسه شهیدان بختیاری دیگر فقط یک فضای آموزشی نیست؛ تبدیل به قصه‌ای شده که هر سطرش پر از بخشش است و هر کلمه‌اش سرشار از امید. در دنیای پر از تلاطم این کودکان، پویش کمک به کودکان غزه و لبنان به معنای امید و محبت است؛ به معنای لمس عمیق انسانیت در قلب‌های کوچک و بی‌ریا.